من از اون دسته آدم هایی ام که اعتقاد دارن دعوای بین دو نفر، به هیچ بنی بشر دیگه ای ربط نداره. اصلا در صورتی ربط دار میشه که دعوا بین سه نفر باشه یا بیشتر. الان من اگه با تو قهرم، چه ربطی داره که جلو بقیه بهت سلام نکنم یا مثلا اگه مهمونی، میوه یا چایی تعارفت نکنم، یا اگه متاهلی، با همسرت هم برخورد درستی نداشته باشم؟ خوب، الان که من همه ی این آداب اجتماعی رو رعایت می کنم، واقعا نمی فهمم چرا اونایی که اصلا داخل جریان نیستن و اصلا از اول نبودن و نمیدونن چی شده و حق با کیه و از همین داستانا، به خودشون اجازه میدن که متلک بندازن که : آشتی نکردین هنوز؟ یا مثلا : چرا با هم حرف نزدین شماها از اون موقع؟ یا اصلا در ورژن بیخودتر و مرحله ی بالاتر دخالت، یک طرف رو محق بدونن و به اون یکی طرف بگن : برو جلو آشتی کن، یا برو عذرخواهی کن یا از اینجور الفاظی که میخوای سر گوینده رو بکوبی به طاق.
اصولا و تحقیقا، از واجباته که دو طرف، آدم های دیگه رو درگیر دعوا یا اختلاف نظر بین خودشون نکنن. یعنی من اگه یه روزی تصمیم بگیرم ازدواج کنم، شرط اصلی م با طرف مقابل اینه که بین ما هر بحثی، دعوایی، خون و خونریزی ای (البته همچین چیزی هم نباید پیش بیاد قاعدتا)، ولی حالا در کل، اتفاق بیفته، احدالناسی نباید بویی ببره. روابط ما توی اجتماع باید به همون صورت همیشگی خودش بمونه.
اوووه حالا کو شوهر که از الان داری برا شرایطش برنامه میچینی... خخخ
بزار یه کوری کچلی چیزی پیدا بشه بی چون و چرا بله رو شب خاسگاری میگی... خخخ