یونو

یونو

دو قدم مانده به همین لحظه، همه چیز را می شد لمس کرد
یونو

یونو

دو قدم مانده به همین لحظه، همه چیز را می شد لمس کرد

من بی او....

تنها یک بار، صدایش را شنیده بودم..
و تنها یک بار، محو لبخند دلنشینش شده بودم..

زان پس هرآنچه ماند

تپش های قلبم بود و لبخند ناخودآگاهم....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد